در سازمانهای تولیدی، تبدیل مواد به محصولات، یک فرایند مداوم و پیوسته است و هرگونه توقفی در این فرایند هزینههای سربار تولید و بهای تمام شده محصولات را افزایش میدهد و در صورت تداوم این وضعیت، توان رقابت را از شرکت تولیدی میگیرد.
برای آن که یک سازمان تولیدی بتواند از تمام امکانات و منابع خود به درستی و در لحظه مناسب استفاده کند نیازمند برنامهریزی دقیق منابع خود است.
منابع سازمان تولیدی بهطور اختصار6M نامیده میشوند که عبارت است از:
برنامهریزی مناسب برنامهای است که حداقل سه M از شش M فوق را پشتیبانی کند. اگر چه امروز برنامه ریزی در مورد پول کار بسیار دشواری است و معمولاً به دلیل پیچیده بودن، آن را از برنامه تولید خارج میکنند؛ با این حال تعیین برنامه زمانبندی و توالي عمليات در برنامه ريزي توليد به عنوان يكي از عوامل كليدي موفقيت محسوب میشود.
برای تهیه و تنظیم یک برنامه جامع تولیدی که مهمترین منابع سازمان را در برگیرد به اطلاعات گستردهای نیاز است. ارتباط با فرایندهای اصلی سازمان مانند سفارشات فروش، تأمین کالا، گردش و موجودیهای مواد اولیه و نیمساخته، از ضروریات تهیه یک برنامه است. واحدهای تأثیرگذار در این فرایند به شرح زیر هستند:
ضرورت برنامهریزی بر كسي پوشيده نيست و بهطور خاص موضوع برنامهریزی در فرايند توليد گاه داراي چنان مزايايي است كه در صورت عدم وجود، سازمانهای توليدي را از مسير سالم رشد و ادامه حيات در محيط رقابتی منحرف میسازد.
عدم یکپارچگی اطلاعاتی، کاستیها و مشکلاتی را به وجود میآورد که در زیر بهطور خلاصه به آن اشاره میشود:
زمان تأمین مواد، درخواست خریدهای در راه و حتی نقدینگی سازمانباید حول محور تولید شکل گیرد و در این بین با در نظر گرفتن موجودی اقلام نیم ساخته در داخل خط تولید زمان تأمین را به بهینهترین حالت ممکن برساند.
برنامهریزی کلان تولید با تکیه بر ساختار برنامهریزی کلان سازمان شکل میگیرد که با تکیه بر اطلاعات فرایند کسبوکار سازمان همانند اطلاعات فروش، تحلیل بازار و پیشبینی فروش تنظیم میشود.قابلانعطاف پذیر بودن این برنامه بنا به شرایط بازار، تغییر سفارشها و … از خصوصیاتی است که به چالاکی خط تولید مرتبط است.
ثبت اطلاعات توسط هر واحد و جزیرهای بودن اطلاعات سبب بروز شکافهای اطلاعاتی میشود، ثبت اطلاعات تکراری و موازی در واحدها از هزینه های مهم در سازمان محسوب میشوند؛ که به نوبه خود موجب هدر رفتن زمان شده و گزارشات اشتباه و یک جانبه ناشی از این اطلاعات، تصمیمگیری را برای مدیران با مشکل مواجه میکند.
مهمترین مزیت یک سیستم اطلاعات یکپارچه تولیدی، به هم پیوسته بودن تمام عملیات سازمان است، اما در سیستمهای فاقد یکپارچگی در صورتیکه یکی از واحدها، اطلاعات را به صورت ناقص ارسال و یا دریافت نماید، همبستگی اطلاعات از بین رفته و موجب بروز مغایرتهای کلان بین واحدهای مختلف سازمان میشود.
در نرمافزارهای برنامه ریزی تولید موجود در بازار که تعداد آنها بسیار اندک است؛ بهجز ماشین آلات تولیدی، سایر منابع تولید در محاسبات گنجانده نمیشوند؛ و اگر اطلاعات سایر منابع در سازمان موجود باشد کاملاً از نرمافزار فوق منفک بوده و سایر سیستمهای جزیرهای اطلاعات را به این نرمافزار ارسال و دریافت میکنند.